کد مطلب:43175
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
تفسير فرازهاي هشتم تا دوازدهم خطبه صد و چهل و نهم نهجالبلاغه كه در آن امام علي مردم را به شريك قرار ندادن براي خدا و پيروي از سنت پيامبر توصيه ميفرمايد چيست؟
«أَمَّا وَصِيَّتِي: فَاللهُ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً، وَ مُحَمَّداً صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ. أَقِيمُوا هذَينِ الْعَمُودَيْنِ، وَ أَوْ قِدُوا هذَيِنْ الْمِصْباحَيْنِ وَ خَلاكُمْ ذَمُّ ما لَمْ تَشْرُدُوا» [اما وصيت من به شما: پس هرگز به خدا شريك قرار ندهيد، و سنت پيامبر اكرم(ص) را ضايع مكنيد. اين دو ستون را برپا داريد، و اين دو چراغ را روشن نگهداريد، با عمل به اين دو تكليف اساسي سرزنشي براي شما متوجه نيست ـ مادامي كه متفرق نشويد.]
تمايل شديد آدمي بر هر چيزي در حدي كه آن تمايل همة سطوح و ابعاد شخصيت او را به خود جذب كند، نوعي شرك است. خداوند بندگان خود را از هر نوع شرك برحذر داشته است. حتي گناه شرك را غيرقابل بخشايش معرفي فرموده است. از آن جمله: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ» النساء/48 [قطعاً خداوند شرك را نخواهد بخشيد و كمتر از آن را ميبخشد.] در ديگر آيات فرموده است: «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» لقمان/13 [قطعاً شرك ظلمي است بزرگ] در گروهي از آيات شرك را گناه بزرگ توصيف فرموده است: «وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَري إِثْماً عَظِيماً» النساء/48 [و هركس به خدا شرك بورزد افترايي به خدا زده است كه گناهي بزرگ است.] دلائل براي اثبات توحيد خداوندي بسيار قوي و غيرقابل اشكال و كاملاً واضح است. از آن جمله است اين كه اگر بيش از يك خدا وجود داشته باشد، قطعي است كه ارادة هريك از آن خدايان براي كاري كه ميخواهد انجام بدهد مشروط به اين خواهد بود كه آن ديگري مخالف آن را اراده نكند. چنين شرطي موجب ناتواني همة آن خدايان خواهد بود. دليل ديگر امكانناپذير بودن اجتماع بينهايت حقيقي با تعدد، زيرا در هر موردي كه تعدد فرض شود، لازمة بديهي آن محدود و متناهي بودن هريك از آن واقعيات متعدد است. دلائل ديگري نيز براي اثبات توحيد خداوندي آورده شده است كه در كتب كلامي و فلسفي مطرح شده است.
اينگونه شرك كه واقعاً يك انسان با داشتن روان و مغز معتدل براي خدا شريكي قرار بدهد، يا وجود ندارد و يا ادّعايش بر هيچ مبناي عقلاني استوار نميباشد. آنچه كه فراوان است شرك اخلاقي است كه متأسفانه اكثريت چشمگيري از مردم را آلوده كرده است. اگر ما در وضع رواني مردم دقت كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه اكثر آنان به اشيائي دل سپردهاند كه تمايل شديد آنان را به نحوي به خود جذب نمودهاند كه ديگر شخصيت آنان مجالي براي توجه به كمال مطلق و خداوند اعلي جل شأنه ندارند. تمايل به آن خواستهها از حدّ معتدل تجاوز نموده سر به خيرگي و عشق كشيده است. نمونة اين خيرگي و عشق را در يك مصرع از يك بيت عربي كه دربارة پول گفته است: «لَوْ لَاالتُّقي لَقُلْتُ جَلَّتْ قُدْرَتُهُ» اگر ترس از خدا نبود ميگفتيم: «قدرت پول مطلق است.»
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 24
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.